راز حرم علمدار کربلا/ توضیحاتی پیرامون سرداب حرم قمربنی هاشم


شیخ عباس 74 ساله، که 36 سال خادم حرم حضرت ابوالفضل العباس (ع) بوده، در مورد جریان آب دور قبر علمدار کربلا توضیحاتی داده است .

وی گفت: قبلا دو چشمه در سرداب مطهر وجود داشت که از 400 سال قبل که آب لوله‌کشی نبود این آب مرتب می‌جوشید و از یک طرف وارد و از طرف دیگر خارج می‌شد که مزه و طعم آن آب از بهترین آب معدنی امروز هم بهتر بود و آن سرداب پله داشت مردم می‌آمدند و از آن آب به عنوان تبرک استفاده می‌کردند که آب در تابستان خنک و در زمستان گرم بود.

برای مشاهده متن کامل  بر روی لینک ادامه مطلب کلیک نمایید

ادامه نوشته

صلوات بر امام حسین (ع)



اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ عَبْدَيْكَ وَ وَلِيَّيْكَ وَ ابْنَيْ رَسُولِكَ وَ سِبْطَيِ الرَّحْمَةِ وَ سَيِّدَيْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ

پروردگارا درود و رحمت فرست بر حسن و حسين دو بنده خاص و دوست خاص تو كه دو فرزند رسول اكرم و دو سيد جوانان اهل بهشتند
 
أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلاَدِ النَّبِيِّينَ وَ الْمُرْسَلِينَ‏
كه آن درود افضل از هر رحمتى باشد كه بر فرزند پيغمبران و رسولانت فرستی
 
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ سَيِّدِ النَّبِيِّينَ وَ وَصِيِّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ‏
پروردگارا درود فرست بر حضرت حسن فرزند سيد رسولان و جانشين امير اهل ايمان

 
السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيِّينَ‏
سلام بر تو اى پسر رسول خدا سلام بر تو اى فرزند سيد جانشينان رسول
 

أَشْهَدُ أَنَّكَ يَا ابْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ أَمِينُ اللَّهِ وَ ابْنُ أَمِينِهِ عِشْتَ مَظْلُوماً وَ مَضَيْتَ شَهِيداً
گواهى مى‏دهم كه تو اى پسر امير المؤمنين امين خدا و پسر امين هستى در جهان عمرى به مظلوميت زيستى و شهيد از عالم رفتى

برای مشاهده متن کامل صلوات بر روی لینک ادامه مطلب کلیک نمایید
 
ادامه نوشته

ثواب زيارت حضرت سيدالشّهداء عليه السلام در شب و روز عيد فطر



شب عيد فطر

 

·         عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ أَوْ غَيْرِهِ وَ اسْمُهُ الْحُسَيْنُ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عَلَيهِ السَّلامُ:  مَنْ زَارَ قَبْرَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عَلَيهِ السَّلامُ  لَيْلَةً مِنْ ثَلَاثِ لَيَالِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ ، قَالَ: قُلْتُ: أَيَّ اللَّيَالِي جُعِلْتُ فِدَاكَ‏؟ قَالَ: لَيْلَةَ الْفِطْرِ أَوْ لَيْلَةَ الْأَضْحَى أَوْ لَيْلَةَ النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ.[1]

حضرت صادق عليه السلام فرمود: هرکس قبر حسين بن عليه عليه السلام را در يکي از سه شب  زيارت کند ، خداوند گناهان گذشته و آينده وي را مي آمرزد. راوي گفت: عرض کردم: فدايت شوم ، کدام شب ها را مي فرماييد؟ شب عيد فطر يا شب عيد قربان ، يا شب نيمه شعبان.

·         عَنِ الْكَاظِمِ عَلَيهِ السَّلامُ  قَالَ: ثَلَاثُ لَيَالٍ مَنْ زَارَ الْحُسَيْنَ عَلَيهِ السَّلامُ  فِيهِنَّ غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ: لَيْلَةَ النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ ، وَ لَيْلَةَ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِينَ مِنْ رَمَضَانَ ، وَ لَيْلَةَ الْعِيدِ.[2]

حضرت کاظم عليه السلام فرمود: هرکس در سه شب حسين بن علي عليه السلام را زيارت کند ، گناهان گذشته و آينده اش آمرزيده مي شود: شب نيمه شعبان ، شب بيست و سوم ماه رمضان ، و شب عيد(عيد فطر و يا عيد قربان).

·            عَنِ يُونُسَ ابْنِ ظَبْيَانَ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عَلَيهِ السَّلامُ: مَنْ زَارَ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ عَلَيهِ السَّلامُ  لَيْلَةَ النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ وَ لَيْلَةَ الْفِطْرِ وَ لَيْلَةَ عَرَفَةَ فِي سَنَةٍ وَاحِدَةٍ ، كَتَبَ اللَّهُ لَهُ أَلْفَ حَجَّةٍ مَبْرُورَةٍ وَ أَلْفَ عُمْرَةٍ مُتَقَبَّلَةٍ ، وَ قُضِيَتْ لَهُ أَلْفُ حَاجَةٍ مِنْ حَوَائِجِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ.[3]

حضرت صادق عليه السلام فرمود: هر كس در يک سال ، در شب نيمه شعبان ، شب عيد فطر و شب عرفه ، حسين بن علي عليه السلام را زيارت كند، خداوند براى او هزار حج نيکو(صحيح) و هزار عمره پذيرفته مى‏نويسد ، و هزار حاجت از حاجتهاى دنيا و آخرت او را بر آورده مي سازد.

 

روز عيد فطر

 

·         عَنْ بَشِيرٍ الدَّهَّانِ عَن أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ: أَيُّمَا مُؤْمِنٍ أَتَى قَبْرَ الْحُسَيْنِ عليه السلام عَارِفاً بِحَقِّهِ فِي غَيْرِ يَوْمِ عِيدٍ ، كَتَبَ اللَّهُ لَهُ عِشْرِينَ حِجَّةً، وَ عِشْرِينَ عُمْرَةً مَبْرُورَاتٍ مُتَقَبَّلَاتٍ ، وَ عِشْرِينَ غَزْوَةً مَعَ نَبِيٍّ مُرْسَلٍ أَوْ إِمَامٍ عَدْلٍ ؛ وَ مَنْ أَتَاهُ فِي يَوْمِ عِيدٍ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ مِائَةَ حِجَّةٍ وَ مِائَةَ عُمْرَةٍ وَ مِائَةَ غَزْوَةٍ مَعَ نَبِيٍّ مُرْسَلٍ أَوْ إِمَامٍ عَدْلٍ.[4]

·         بشير روغن فروش از حضرت صادق عليه السلام نقل مي کند که فرمود: هر مؤمنى در غير روز عيد ، قبر حسين بن علي عليه السّلام را در حالي که به حقّ او عارف است ، زيارت كند ، خداوند براي او بيست حج و بيست عمره نيکو(صحيح) و  پذيرفته شده ، و بيست جهاد كه در ركاب پيامبرى مرسل يا امامى عادل و معصوم انجام شده باشد ، مي نويسد. امّا اگر در روز عيد به زيارتش برود ، خداوند براي وي صد حجّ ، صد عمره و صد غزوه در رکاب پيامبر مرسل يا امام عادل (و معصوم) مي نويسد.

·         عَنْ بَشِيرٍ الدَّهَّانِ عَن أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ: أَيُّمَا مُؤْمِنٍ أَتَى قَبْرَ الْحُسَيْنِ عليه السلام عَارِفاً بِحَقِّهِ فِي غَيْرِ يَوْمِ عِيدٍ ، كُتِبَتْ لَهُ عِشْرُونَ حَجَّةً وَ عِشْرُونَ عُمْرَةً مَبْرُورَاتٍ مُتَقَبَّلَاتٍ ، وَ عِشْرُونَ غَزْوَةً مَعَ نَبِيٍّ مُرْسَلٍ أَوْ إِمَامٍ عَادِلٍ ؛ وَ مَنْ أَتَاهُ فِي يَوْمِ عِيدٍ كُتِبَتْ لَهُ أَلْفُ حَجَّةٍ وَ أَلْفُ عُمْرَةٍ مَبْرُورَاتٍ مُتَقَبَّلَاتٍ ، وَ أَلْفُ غَزْوَةٍ مَعَ نَبِيٍّ مُرْسَلٍ أَوْ إِمَامٍ عَادِل.‏[5]

·         بشير روغن فروش از حضرت صادق عليه السلام نقل مي کند که فرمود: هر مؤمنى در غير روز عيد ، قبر حسين بن علي عليه السّلام را در حالي که به حقّ او عارف است ، زيارت كند ، براي او بيست حج و بيست عمره نيکو(صحيح) و  پذيرفته شده ، و بيست جهاد كه در ركاب پيامبرى مرسل يا امامى عادل (و معصوم) انجام شده باشد ، نوشته مي شود. امّا اگر در روز عيد به زيارتش برود ، براي وي هزار حجّ ، هزار عمره نيکو(صحيح) و  پذيرفته شده و هزار غزوه در رکاب پيامبر مرسل يا امام عادل(و معصوم) مي نويسد.



[1] - بحارالأنوار ،ج101،ص94-95 به نقل از کامل الزيارات/تهذيب الاحکام ، ج6، ص49

[2] - بحارالأنوار ،ج101،ص101 به نقل از مصباح الزائر/مصباح الزائر، ص329

[3] - بحارالأنوار ،ج101،ص95 به نقل از کامل الزيارات /تهذيب الاحکام ، ج6، ص51/ روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه، ج‏5، ص387 / وسائل‏الشيعة ، ج14 ، ص475-476

[4] - كامل الزيارات، ص169

[5] - من لا يحضره الفقيه، ج‏2، ص580

يا قمرالعشیره


السلام عليک يا ابالفضل العباس،يا قمرالعشيره

اشعار اربعینی ...


از من مپرس زینب من معجرت چه شد


با من بگو برادر زینب، سرت چه شد


برای مشاهده اشعار اربعینی به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.

ادامه نوشته

اربعین ..


چهلمین روز شهادت امام حسین(علیه‎السلام) است که جان خود و یارانش را فدای دین کرد. از آنجا که گرامیداشت خاطره شهید و احیاء اربعین وی، زنده نگهداشتن نام و یاد و راه اوست و زیارت، یکی از راههای یاد و احیاء خاطره است، زیارت امام حسین(علیه‎السلام) به ویژه در روز بیستم ماه صفر که اربعین آن حضرت است، فضیلت بسیار دارد .

امام حسن عسکری(علیه‎السلام) در حدیثی علامت‎های «مؤمن» را پنج چیز شمرده است:
«علامات المؤمن خمس: صلاة احدی و خمسین و زیارة الاربعین... .»(1)

1. نماز پنجاه و یک رکعت
2. زیارت اربعین
3. انگشتر کردن در دست راست
4. پیشانی بر خاک نهادن
5. «بسم الله» را در نماز، آشکارا گفتن


خواندن زیارت اربعین در این روز مستحب است، در کتب ادعیه آمده است و مطلع شروع آن اینچنین می‎باشد:

«السلام علی ولی الله و حبیبه ...»...

این زیارت، از طریق صفوان جمال از امام صادق(علیه‎السلام) روایت شده است. زیارت دیگری را جابر بن عبدالله انصاری در این روز خوانده است و متن زیارت به عنوان زیارتنامه آن امام در نیمه ماه رجب نقل شده و با جمله

«السلام علیکم یا آل الله...» ...        شروع می‎شود.(2)

مورخان نوشته‎اند که جابر بن عبدالله انصاری به همراه عطیه عوفی، در اولین اربعین پس از عاشورا به زیارت امام حسین(علیه‎السلام) نائل آمدند. وی که آن هنگام نابینا شده بود، در فرات غسل کرد و خود را خوشبو ساخت و گام‎های کوچک برداشت تا سر قبر حسین بن علی (علیهماالسلام) آمد و با راهنمایی عطیه، دست روی قبر نهاد و بیهوش شد، وقتی به هوش آمد، سه بار گفت:

یا حسین!
سپس گفت:

«حبیب لا یجیب حبیبه ...»

آنگاه زیارتی خواند و روی به سایر شهدا کرد و آنان را هم زیارت نمود.(3)
 


-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت :
1- بحارالانوار، ج 98،(بیروت) ص 329/ المزار، شیخ مفید، ص 53.
2- مفاتیح الجنان، زیارت اربعین.
3- منتهی الآمال، ج 1، حوادث اربعین/ نفس المهموم، ص 322/ بحارالانوار، ج 98، ص 328.

با کاروان اسرا - عاشورا تا اربعین - 12

کـاروان می آید از شهر دمــشـق
بر سر خاک شه سلطان عشق

کاروان با خود، رباب آورده است
بهر اصغر شـیر و آب آورده است

کـاروان آمـد ولی اکــبـر نداشـت
ام لـیلا شــبه پـیـغمـبر نداشـت

کـاروان آمد ولی شـاهی نبــود
بـر بنی هاشم دگر مـاهی نبود

با کاروان اسرا - عاشورا تا اربعین - 11



بیستم صفر؛ اربعین حسینی و ورود کاروان حسینی به کربلا

بیستم صفر، مصادف با اربعین امام حسین علیه‌السلام است که روز مخصوص زیارت آن حضرت به شمار می‌رود. به نقل مورخان، جابربن عبدالله انصاری و عطیه عوفی از نخستین زائران امام حسین علیه‌السلام در روز اربعین بوده‌اند. نیز بنا به گفتة برخی از مورخان، کاروان اسیران اهل بیت علیهم‌السلام در همان سال 61 هـ‌.ق به کربلا برگشتند و در آن‌جا، مجالس ماتم و سوگواری بی‌نظیری برگزار کردند.


مرقد الامام حسین ...

امسال قسمتم نشد ..

بعد از سه سال سفر پياده ؛ انگار امسال دعوت نشدم،

حتی بلیط هم داشتم اما ..

سه شنبه پيش يک عده از همسفرهاي سه سفر قبلي رفتند، رفتم بدرقه

همه گفتند پس چرا نمياي؟ گفتم بليط براي يکشنبه خريدم، انشاءالله ميام، دعام کنيد

ديروز يکشنبه بود

روزي که بايد ميرفتم ........

اما !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

بلیطم رو کنسل کردم ..

پول جریمه کنسلی بلیط رو دادم که نرم کربلا !!

بخاطر ..

نمي دونم چي بگم ..

ديروز که رفقام رفتند دلم پر کشيد ..

يادم افتاد که پنج باري که رفته بودم پابوس ارباب همه شون يه طوري کارام جور شدند که اصلا خودم هم نمي فهميدم ..

ياد بار اولي افتادم که مي خواستم برم، راننده تاکسي که خيلي هم داش مشتي بود برگشت گفت آقا مگه ديوانه اي که داري مي ري کربلا، غيرتي شدم و اومدم جوابش رو بدم که اشک تو چشاش حلقه زد و گفت : آخه هرکي يک بار بره وقتي برگشت ديگه سر جاش بند نيست ، ديگه نمي تونه نره

يادم افتاد

سال 82 - عاشورا - حمله امريکا به عراق - تازه چند روز از سقوط رژيم بعث گذشته بود - رفيقم گفت بريم - من پاسپورت ندارم - گفت اگه ارباب بخواد يه طوري مي ريم - رفتيم مرز مهران - با قاچاقچي ها صحبت کرديم از کوه ردمون کنن - رفتيم داخل شهر آب و کوله پشتي بخريم - ديديم مرز بازه - رفتيم - بدون پاسپورت - اما فهميديم اگه ارباب بخواد ويزا رو بدون پاسپورت مي ده ..

سال 87 - اول ماه صفر - حالا پاسپورت دارم - شنيدم معلم قديميم مي بره کربلا - گفتم منم مي بري؟ - ارباب باز ويزا صادر کرده بود برام ..

سال 88 - اربعين - يکي از دوستان بزرگتر داره مي ره کربلا - شنيدم مي خواد از حرم اولين مظلوم عالم تا حرم ساقي کربلا پياده بره - اونجا اجازه زيارت ارباب رو بگيره - نود و اندي کيلومتر پياده - گفتم منم مي بري؟ - گفت من نمي برم - اگه اربابت بهت ويزا داد - با هم مي ريم - مادرم هم بود - چقدر صفا داشت همراه مادر پياده بري کربلا - آخه حال خوش مادرم منم هوايي مي کرد - رفتيم و عشق کرديم تو مسير پياده - آره رفتيم چون ارباب دوباره ويزا داده بود بهم ..

سال 89 - بازم اربعين - پارسال که ديدم پياده نجف تا کربلا چه عشقي داره گفتم با خودم خدا کنه ارباب دوباره بهم ويزا بده - بازم مادرم بود - اما اين بار فرق دیگه هم داشت - آخه يه نفري به همسفرهاي سال قبلم اضافه شده بود - کسي که دوست داشتم با من بياد - دعا کرده بودم و دعام مستجاب شده بود - البته کمي هم متعجب بودم - از کريم بودن ارباب - آخه دوباره ويزاي من نالايق رو صادر کرده بود ..

سال 90 - ديگه اربعین که نزدیک می شد بی قرار بودم - اين سفر يه فرقي ديگه اي هم داشت - پدرم هم قصد داشت بره - از ارباب خواستم هرطور شده ويزاي منو صادر کنه - آخه من که از خودم خبر داشتم - مي دونستم اگه به من باشه که امکان نداره - اما ارباب دوباره نشون داد به لياقت طرف نگاه نمي کنه - با بزرگي خودش دعوت مي کنه - ويزاي سفرم مهر ارباب خورد و راهي شدم ..

سال 91

اربعین داره میرسه

امسال هم خواستم برم

بليط خريدم - اما ويزا نگرفتم - بلیط رو کنسل کردم

اگه ازش می خواستم، امسال هم حتما ارباب ویزا برام می داد

اما شاید ..

فقط دارم به خودم فکر می کنم ..

به خودم که امسال چه کردم ؟؟

چه فرقي با سالهاي پيش کردم که امسال اينجوري شد؟؟


ارباب ..

همه اونهايي که رفتن رو به کرمتون کمکشون کنید و با زيارت مقبول نزد خانواده شون برگردونید

اونهايي هم که نرفتن ، همونهايي که حسرت به دل موندن ، همونهايي که دلشون داره پر ميکشه ، اگه ميشه نه بخاطر لياقت خودشون که نداشتن ، فقط بخاطر بزرگي خودتون دوباره بهشون ويزا بديد که بيان پابوس


حرف آخر ..

دوستام که داشتن می رفتن ، قلبم که آتیش گرفته بود ، بهشون گفتم حواستون باشه کي داريد مي ريد کجا
اربعين وقتيه که کاروان اسرا برميگرده کربلا
حضرت زينب داره برميگرده که با برادرش درد و دل کنه
درد و دل اسيري
درد و دل کوفه
درد و دل شام و مجلس يزيد
درد و دل خرابه
....
امان از دل زينب ..

«الهی به رقّیه»


یلـــدای مـــــا توئی ای دردانــــــۀ حسین(ع)
چلّـه نشیــــن غــم به غمخـــــــانۀ حسین(ع)

جانم فـــدای تــــــو وآن آغــــوش کوچکـــت
آن لحظه ای که گشودی به سر لالۀ حسین(ع)

آتش چو اوفتـــــــاد به گلشن ســـــرای عشق
محروق گشت پر و بال بلبل مستانۀ حسین(ع)

در کنج آن خـــــــرابه زجنّت چــــه دیده ای
تا پر کشـــــان شدی،همسفر شبانۀ حسین(ع)

در بـــــزم میهمـــــانی تو، تا پــــــدر رسید
نجوای تو چه بود با سر او جز بهانۀ حسین(ع)

غسّاله گفت که حریرین تنی و بدن پر ز آبله
آخر چه بوده است بیماری پروانۀ حسین(ع)؟

عمّه زدیـــده اشک همـی سفت و ناله کرد
از سوز داغ تو با رنجنـــــــامۀ حسین(ع)

غم نامه ات بپاست در دل عشّــاق تا ابد
شیـــــدا ترین غنچۀ فرزانــــۀ حسین(ع)

میــــسوزد این دلـــم و بغض بسته حنجرم
کز این حریق که فتاده به کاشانۀ حسین(ع)




شاعر : علی لاجوردی

زیارت امام حسین (عليه السلام)


از شیوه هایى که امامان (علیهم السّلام) براى احیاى نهضت عاشورا به کار گرفتند، توجه فراوان به زیارت امام حسین(علیه السّلام) بود. سفارش‏هاى فراوانى که از خاندان عترت و طهارت در باب بزرگداشت مقام آن حضرت و زیارت آن امام مظلوم در اوقات مختلف به ما رسیده است، عمق و میزان مقام الهى سالار عشق را به وضوح بیان مى‏کند.
امام سجاد(علیه السّلام) در سخنان گهر بار خویش، سفارش زیادى به زیارت امام حسین(علیه السّلام) داشت. ایشان بعد از بازگشت به مدینه در بیرون شهر خیمه‏اى برپا کرد و چندین سال در آن اقامت گزید تا ملاقاتى با دشمنان عترت نداشته باشد. حضرت پیوسته در طول این مدت به قصد زیارت پدر و جدّ خویش به عراق مى‏ آمد، ولى کسى متوجّه نمى‏ شد.(1)

امام صادق(علیه السّلام) فرموده‏ اند: «لو یعلم النّاس ما فى زیارة قبر الحسین(علیه السّلام) من الفضل لماتوا شوقاً؛(2) اگر مردم فضیلت زیارت قبر امام حسین(علیه السّلام) را مى‏ دانستند از شوق جان مى‏ باختند».

سدیر صیرفى مى‏ گوید: امام صادق(علیه السّلام) به من فرمود: اى سدیر! آیا هر روز حسین(علیه السّلام) را زیارت مى‏ کنى، عرض کردم فدایت شوم نه، فرمود: چقدر جفاکار هستى! سپس فرمود: آیا هر جمعه او را زیارت مى‏ کنى؟ عرض کردم نه، فرمود: آیا هر ماه او را زیارت مى‏ کنى؟ عرض کردم نه. فرمود: آیا هر سال او را زیارت مى‏ کنى؟ عرض کردم گاهى. حضرت فرمود: شما به حسین(علیه السّلام) چقدر جفا مى‏ کنید! آیا نمى‏ دانى که خداوند عزّ و جلّ دو میلیون فرشته دارد که پریشان حال بر حسین گریه مى‏ کنند و او را زیارت مى‏ کنند و خسته نمى‏ شوند؟
چه مانعى دارد که قبر حسین(علیه السّلام) را در هر جمعه پنج بار و یا در هر روز یک بار زیارت کرده باشى؟ عرض کردم: فدایت شوم. میان ما و قبر حسین(علیه السّلام) بسیار فاصله است. حضرت فرمود: زیارت را از راه دور انجام بده و آن بدین گونه است: برو بالاى پشت بام و به راست و چپ توجه کن. آن وقت سر به طرف آسمان بلند کن سپس به طرف قبله توجه کن و بگو:

«السلام علیک یا اباعبداللّه الحسین. السلام علیک و رحمة اللّه و برکاته» اگر چنین کنى براى تو یک زیارت مى‏ نویسند معادل یک حج و یک عمره.(3)

امام رضا (علیه السّلام) فرمودند: «من زار قبر ابى عبداللّه بشطّ الفرات کان کمن زار اللّه فوق عرشه؛(4) هر کس قبر امام حسین(علیه السّلام) را در کنار رود فرات زیارت کند، مانند کسى است که خداوند را در بالاى عرش زیارت کرده است».


---------------------------------------

منابع :

1- الامام زین العابدین، علّامه مقدم، ص ۴۲٫
2- ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص ۳۱۹٫
3- وسایل الشیعه، ج ۱۰، ص ۳۸۶٫
4- مأخذ قبل، ص ۱۸۳٫

روایت امام سجاد(ع) از نحوه انتقال کاروان اسرا به شام


کتاب «دانشنامه امام حسین» درباره حرکت کاروان آل‌الله به سوی دمشق چنین می‌نویسد: پیکى از سوى یزید بن معاویه آمد که به عبیدالله فرمان مى‌داد تا اثاث حسین(ع) و باقى‌ماندگان خاندان و فرزندان و زنان او را به سوى یزید، روانه کند.

 

پس از آن عبیدالله فرمان داد که زنان حسین(ع) و کودکانش را آماده کنند و على بن الحسین(ع) را تا گردن در زنجیر کنند، سپس آنان را با مُحفِّز بن ثَعلَبه عائِذى (از تیره عائذه قریش) و شمر بن ذى‌الجوشن، روانه کرد، آن دو، کاروان را آوردند تا نزد یزید آمدند، امام سجاد(ع) در طول راه، با آن دو، کلمه‌اى سخن نگفت تا [به شام] رسیدند.

 

اما اینکه آیا سرهای شهدا همراه کاروان بوده است، بر پایه گزارش تاریخ طبرى، تاریخ دمشق و الإرشاد مفید، پس از واقعه کربلا، ابتدا سر مقدّس سیّدالشهدا(ع) و سایر شهیدان را به شام فرستادند و پس از آن، اسیران را اعزام کردند؛ لیکن طبق شمارى دیگر از گزارش‌ها، سرهاى شهدا، همراه با اسیران به شام فرستاده شده‌اند، برخى گزارش‌ها هم حاکى از آن است که سرهاى شهیدان، همراه اسیران اعزام شدند؛ ولی سر مقدّس سیّد الشهدا(ع)، پیش از کاروان به دمشق رسید.

 

امام زین‌العابدین(ع) درباره نحوه انتقال کاروان اسرا به دمشق فرمود: «مرا بر شترى لَنگ و بدون جهاز، سوار کردند و سر حسین(ع) بر بالاى عَلَمى بود و زنانمان، پشت سرِ من بر اَسترانى بدون پالان، سوار بودند، کسانى که ما را مى‌بردند، از پشت سر و گرداگردمان، با نیزه ما را احاطه کرده بودند و آزار مى‌دادند، اگر اشکى از دیده یکى از ما فرو مى‌چکید، با نیزه به سرش مى‌کوبیدند تا آنکه وارد شام شدیم، جارچى جار زد: اى شامیان! اینان، اسیران اهل‌بیتِ ملعون‌اند».

قیمه نجفی، نذری شیعیان عراق


شیعیان عراق نیز مانند شیعیان ایران در مراسم عزاداری سیدالشهدا قیمه معروفی می‌پزند كه به آن «قیمه نجفی» می‌گویند.



به گزارش نیمروز، به نقل از خبرآنلاین، در عراق نیز فرستادن صلوات و خواندن دعا و مرثیه اباعبدالله جزء جدایی ناپذیر مراسم قیمه پزان است.


قیمه نجفی غذای سنتی شیعیان نجف است و هم طریقه پخت آن و هم طعم آن با قیمه‌های ایران و سایر نقاط عراق تفاوت دارد. این قیمه،‌ همانند شله زرد برای ایرانیان، برای مردمان عراق جایگاه ویژه‌ای دارد.

برای پخت این قیمه بیش از شش ساعت گوشت و لپه را می‌پزند و پس از آن شش تا هفت ساعت گوشت و لپه و باقی مواد آن را می‌كوبند. پخت این قیمه بیش از 12 ساعت طول می‌كشد.



تصاویر مربوط به مراسم نذری پزی شیعیان بغداد در محل مجلس اعلای شیعیان عراق است.

در مراسم قیمه پزان مجلس اعلای عراق،‌ هر شب برای بیش از 1500 نفر قیمه نجفی پخته می‌شود.


http://media.isna.ir/content/1-30.bmp/6http://media.isna.ir/content/2-13.bmp/6http://media.isna.ir/content/3-7.bmp/6


براي مشاهده تصاوير بيشتر روي ادامه مطلب کليک فرماييد.


ادامه نوشته

آب را گل نكنيد . . .


آب را گل نكنيد . . .
شايد از دور علمدار حسين،
مشك طفلان بر دوش،
زخم و خون بر اندام،‌
مي رسد تا كه از اين آب روان،

پر كند مشك تهي،
ببرد جرعه آبي برساند به حرم،
تا علي اصغر بي شير رباب،
نفسش تازه شود و بخوابد آرام .. .


آب را گل نكنيد . . .
كه عزيزان حسين،
همگي خيره به راهند كه ساقي آيد،
و به انگشت كرم،‌
گره كور عطش بگشايد . . .


آب را گل نكنيد . . . ‌
كه در اين نزديكي،‌
عابدي تشنه لب و بيمار است،
در تب و گريه اسير . . .


آب را گل نكنيد . . .
كه بود مهريه مادرشان،
نه همين آب كه هر جاي دگر،
رود و نهري جاريست،
مهر زهراي بتول است،
از اين است كه من ميگويم،‌
آب را گل نكنيد،
آب را گل نكنيد . . .

فرصت دهيد گريه كند بي صدا، فرات


فرصت دهيد گريه كند بي صدا، فرات
با تشنگان بگويد از آن ماجرا، فرات
گيرم فرات بگذرد از خاك كربلا

باور مكن كه بگذرد از كربلا، فرات
با چشم اهل راز نگاهي اگر كنيد
در بر گرفته مويه كنان مشك را فرات
چشم فرات در ره او اشك بود و اشك
زان گونه اشك ها كه مرا هست با فرات
حالي به داغ تازه ي خود گريه مي كني
تا مي رسي به مرقد عباس، يا فرات
از بس كه تير بود و سنان بود و نيزه بود
هفتاد حجله بسته شد از خيمه تا فرات
از طفل آب، خجلت بسيار مي كشم
آن يوسفم كه ناز خريدار مي كشم

ببینید ، ببینید - گلم رنگ ندارد


ببینید ، ببینید - گلم رنگ ندارد
اگر آمده میدان ، سر جنگ ندار

گلم سرخ و سفید است
از او قطع امید است
واویلا ، واویلا

جز این کودک معصوم ،دگر یار ندارم
جز این هدیه ی کوچک ، به دادار ندارم

گلم سرخ و سفید است
از او قطع امید است
واویلا ، واویلا

به روی دست و دوشم ، ببینید فتاده
سرو گردن خود را ، به دوش من نهاده

گلم سرخ و سفید است
از او قطع امید است
واویلا ، واویلا

اگر تیر دریده ، اگر رنگ به رو نیست
بجز تیر سه پهلو ، جوابی به گلو نیست

گلم سرخ و سفید است
از او قطع امید است
واویلا ، واویلا

منم تاجر و ، جز او - زسرمایه ندارم
که از سوره ی عشقم ، جز این آیه ندارم

گلم سرخ و سفید است
از او قطع امید است
واویلا ، واویلا

اگر تیر دریده ، گلوی کوچکش را
رود تاکه بیند ، عموی کوچکش را

گلم سرخ و سفید است
از او قطع امید است


دانلود فايل صوتي در :

http://www.sedghi.ir/fa/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%D9%88-%D8%B5%D8%AF%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%DB%8C%D8%B9%D9%87/view.download/19/1111

زنده در قبر دل ما بدن کشته توست ..


خلق در ظل خودى محو و تو در نور خدا

ما سوى در چه مقیمند و مقام تو کجاست

زنده در جان و دل ما بدن کشته توست

جان مائى و تو را قبر حقیقت دل ماست

دشمنت کشت ولى نور تو خاموش نگشت

آرى آن جلوه که فانى نشود نور خداست

بیرق سلطنت افتاد کیان را ز کیان

سلطنت سلطنت توست که پاینده لو است

نه بقا کرد ستمگر نه بجا ماند ستم

ظالم از دست شد و پایه مظلوم بجاست

زنده را زنده نخوانند که مرگ از پى اوست

بلکه زنده است شهیدى که حیاتش ز قفاست

دولت آن یافت که در پاى تو سر داد ولى

این قبا راست نه بر قامت هر بى سر و پاست

ما فقیریم و گدا بر سر کوى تو حسین

پادشاه است فقیرى که در این کوچه گداست

وقایع پنجم محرم

بنا بر آنچه که در منابع اسلامی در رابطه با وقایع مرتبط با حادثه کربلا که در روز پنجم محرم الحرام سال 61 هجری آورده شده است، به موارد ذیل می توان اشاره نمود:

-  در این روز عبیداللّه‏ بن زیاد، شخصی بنام "شبث بن ربعی" را به همراه یك هزار نفر به طرف كربلا گسیل داد.(1)

-  عبیداللّه‏ بن زیاد در این روز دستور داد تا شخصی بنام "زجر بن قیس" بر سر راه كربلا بایستد و هر كسی را كه قصد یاری امام حسین علیه‏ السلام داشته و بخواهد به سپاه امام علیه‏ السلام ملحق شود، به قتل برساند. همراهان این مرد 500 نفر بودند.(2)

-  در این روز با توجه به تمام محدودیتهایی كه برای نپیوستن كسی به سپاه امام حسین علیه‏ السلام صورت گرفت، مردی به نام "عامر بن ابی سلامه" خود را به امام علیه‏ السلام رساند و سرانجام در كربلا در روز عاشورا به شهادت رسید. (3)

((تبيان))

----------------------------------------------

منابع :

1.       عوالم العلوم، ج17، ص237.

2.       مقتل الحسین مقرّم، ص199.

3.       همان.

درياي خون


محمل مران ای ساربان اینجا زمین کربلاست
اینجـا بهشت عـاشقان اینجا زیارتگاه ماست
اینجا شود دریای خون
اناالیه راجعون
****
اینجا گلم پرپر شود اینجا تنم بی‌سر شود
آمـاده روی سینـه‌ام قبر علی‌اصغر شود
اینجا شود دریای خون
اناالیه راجعون
****
اینجا ز تیغ دشمنان از تن جدا گردد سرم
پائین پای من بوَد قبـر علـی‌اکبـرم
اینجا شود دریای خون
اناالیه راجعون
****

اینجا خورد سنگ جفا از کینه بر پیشانی‌ام
خون می‌شـود آب وضو بر صورت نورانی‌ام
اینجا شود دریای خون
اناالیه راجعون
****
اینجا بریزد از بصر اشک از دو چشم فـاطمه
گاهی کنــار قتلگه گــاهی کنـار علقمه
اینجا شود دریای خون
اناالیه راجعون
****
اینجـا ز رگ‌های گلو بوسه بگیرد خـواهرم
قــاتل کنـار پیکـرم سیلی زند بر خواهرم
اینجا شود دریای خون
اناالیه راجعون

دودریا اشک 1- غلامرضا سازگار


فايل صوتي در رديف 25 جدول لينک : http://www.radiomaaref.ir/mianbarnameha/album46.html

ورود امام حسین(ع) به سرزمين كربلا

بدانكه در روز ورود آن حضرت به كربلا خلاف است واصح اقوال آنست كه ورود آن جناب به كربلا در روز دوم محرم الحرام سال شصت و يكم هجرت بوده و چون به آن زمين رسيد پرسيد كه اين زمين چه نام دارد؟ عرض كردند كربلا مي‌نامندش، چون حضرت نام كربلا شنيد گفت:

اّلّلهُمَّ اِنّ اَعُوذُبِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَالْبَلآءِ

پس فرمود كه اين موضوع كرب و بلا و محل محنت و عنا است فرود آئيد كه اينجا منزل و محل خيام ما است، و اين زمين جاي ريختن خون ما است. و در اين مكان واقع خواهد شد قبرهاي ما، جدم رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم به اينها پس در آنجا فرود آمدند. و جز نيز با اصحابش در طرف ديگر نزول كردند و چون روز ديگر شد عمر بن سعد (ملعون) با چهار هزار مرد سوار به كربلا رسيد و در برابر لشكر آن امام مظلوم فرود آمدند.

ابوالفرج نقل كرده پيش از آنكه ابن زياد عمر سعد را به كربلا روانه كند او را ايالت ري داده و والي ري نموده بود چون خبر به ابن زياد رسيد كه امام حسين عليه السلام به عراق تشريف آورده پيكي به جانب عمر بن سعد فرستاد كه اولا برو به جنگ حسين و او را بكش و از پس آن به جانب ري سفر كن. عمر سعد به نزد ابن زياد آمده گفت اي امير از اين مطلب عفو نما گفت ترا معفو مي‌دارم و ايالت ري از تو باز مي‌گيرم عمر سعد مردد شد مابين جنگ با امام حسين عليه السلام و دست برداشتن از ملك ري لاجرم گفت مرا يك شب مهلت ده تا در كار خويش تاملي كنم پس شب را مهلت گرفته و در امر خود فكر نمود، آخرالامر شقاوت بر او غالب گشته جنگ سيدالشهداء عليه السلام را به تمناي ملك ري اختيار كرد، روز ديگر به نزد ابن زياد رفت و قتل امام عليه السلام را بر عهده گرفت پس ابن زياد با لشكر عظيم او را به جنگ حضرت امام حسين عليه السلام روانه كرد.


لطفا براي مشاهده متن کامل روي ادامه مطلب کليک کنيد.

ادامه نوشته

لذت دیدار ..


دلم هوای ضریح شما رو کرده .. مولا .. دلم برای دیدن حرمتون پر می کشه ، دوباره جوار زیارت می‌خوام

------
اربعین بود ، کربلا قیامت بود ..و چه صف طولانی‌ای از زائران دل‌خسته

چه انتظار شیرینی

جمعیت بود که ناله می‌کرد و ذکر می‌گفت ..

فشار جمعیت منو جلو می‌برد و من فقط محو تماشای در دیوار باب ‌الحوائج بودم..

تو ذهنم فقط این جمله چرخ می‌خورد .. اگر قرار بود حاجت‌روا نکنی این خیل عظیم جمعیت رو لقب "باب‌الحوائج" ازتون می‌گرفتن..

دنبال حاجتی می‌گشتم که وقتی برگشتم حسرت نخورم که چه گدای بی‌لیاقتی هستم و از خوان کرم مولا چه کم برداشت کردم.

همه گفته بودن سفر اول هرچی بخوای می‌دن و سقا که تا به حال دست رد به سینه کسی نزده ..

جمعیت جلو می‌رفت و من ذهنم پر حاجت بود .. یهو به خودم اومدم ظریح مولا جلوی چشمام بود و سیل اشک که  اجازه نمی‌داد با وضوح ببینم ، پاهایی که تمام رمق قدم برداشتنشونو از دست داده بودن و جمعیتی که اجازه نمی‌داد بایستی

کلمات خود به خود جاری می‌شدند .. مولا .. سقا .. اجازه زیارتتونو ازم نگیرید .. اربعین بعد مخوام بیام پابوسی ..


---------

اربعین پارسال که داشتم می‌رفتم به همه گفتم امکان نداره دست خالی برگردید . می‌دونید تو حرم کی پا میذارید .. خودم حاجت گرفتم که میگم



-----------------------------------------------
خط‌خطی‌هایی از زیبا‌ترین سفر عمرم


اربعین سید سالار شهیدان - پياده روي مسير نجف تا کربلا - 1389 (قسمت آخر )


























------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی‌نوشت :

تصاویر اختصاصی وبلاگ
پیاده‌روی مسیر نجف تا کربلا - اربعین 1389
عکاس : موسوی

اربعین سید سالار شهیدان - پياده روي مسير نجف تا کربلا - 1389 (قسمت8 )









------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی‌نوشت  :

تصاویر اختصاصی وبلاگ
پیاده‌روی مسیر نجف تا کربلا - اربعین 1389
عکاس : موسوی



اربعین سید سالار شهیدان - پياده روي مسير نجف تا کربلا - 1389 (قسمت7 )









------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی‌نوشت :

تصاویر اختصاصی وبلاگ
پیاده‌روی مسیر نجف تا کربلا - اربعین 1389
عکاس : موسوی

اربعین سید سالار شهیدان - پياده روي مسير نجف تا کربلا - 1389 (قسمت6 )

در کل مسیر جاده ستون‌هایی دیده می‌شود که با نام "طریق یا حسین" شماره‌گذاری شده که بالای 1000 عدد می‌شد ( اما دقیقا یادم نیست یکسال گذشته خب D: ) و با ابتکار بسیار جالبی که انجام دادن تابلو‌های بزرگی از قرآن بر روی تک تک ستون‌ها نصب کردند که اگر عنایت حضرت شامل حال آدم بشه و بتونه آخر مسیر با دعای ختم قرآن مسیر پیاده‌روی پایان میابد

در کل طول مسیر چادر‌ها و حسینیه‌هایی برپا شده که در عراق به آن‌ها موکب می‌گویند ، عاشقانی که علاوه بر پذیرایی در طول راه که با چای شیرین و آب خنک و "خرما و کنجد و ارده" و .. همراه با پخش نوحه‌های اباعبدالله و دود کردن اسپند برای سلامتی زوار آقا ، هنگام غروب آفتاب پذیرای پاهای خسته‌ی زادرین هستند.

آن‌ها علاوه بر تدارک دیدن شام محلی برای خوابیدن زادرین فراهم می‌کنند و سحر بعد صبحانه‌ای دلچسب زائرین را با دعای خیر بدرقه می‌کنند.


در طول مسیر افراد زیادی را می‌بینید که هر کدام با کوله‌باری حاجت و امید به دیدار باب‌الحوائج میروند. مریض‌هایی که توان راه پیمودن ندارند و کودکانی که زیادی راه را تاب نمی‌آورند.





بسیاری از افراد هم با نذری که دارند و نیتی که کرده‌اند قربانی برای پیشکش به ارباب به همراه دارند ..


و سیل عظیم عزاداران که هر لحظه بیشتر می‌شود ..

برای مشاهده قسمت اول ، قسمت دوم ، قسمت سوم ، قسمت چهارم ، قسمت پنجم تصاویر پیاده‌روی مسیر نجف تا کربلا کلیک نمایید .


------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی‌نوشت :

تصاویر اختصاصی وبلاگ
پیاده‌روی مسیر نجف تا کربلا - اربعین 1389
عکاس : سینا کیان

اربعین سید سالار شهیدان - پياده روي مسير نجف تا کربلا - 1389 (قسمت5 )

و آنگاه که عشق به رقیه 3 ساله مولا صحنه‌های زیبایی را خلق می‌کند..

چه بسیار کودکانی که بر دوش پدرانشان این مسیر عاشقی را طی می‌کردند ..

یا مولاتی رقیه جان


نگاه معصوم کودکان تو را یاد پاهای کوچکی می‌اندازد که از ترس بر روی خار های بیابان می‌دویدند.

یاد گوشواره‌ای که ... دیگر نبود


...








برای مشاهده قسمت اول ، قسمت دوم ، قسمت سوم ، قسمت چهارم ، قسمت پنجم تصاویر پیاده‌روی مسیر نجف تا کربلا کلیک نمایید .


------------------------------------------------------------------------------------------------------

پی‌نوشت :

تصاویر اختصاصی وبلاگ
پیاده‌روی مسیر نجف تا کربلا - اربعین 1389
عکاس : سينا کيان

خدایا شکرت ..

یکی از بهترین لحظاتی که توی عمرم داشتم اون لحظه‌ای بوده که بهم خبر فراهم شدن اسباب سفر کربلا را دادند .

امسال هم همچون پارسال در صورت عنایت حضرت انشالله نایب و الزیاره تمامی خوانندگان گرامی وبلاگ در حرم اباعبدالله و حرم علم‌دار دشت کربلا خواهیم بود.



خدایا شکرت ..

اربعین سید سالار شهیدان - پياده روي مسير نجف تا کربلا - 1389 (قسمت 4)

قبرستان وادي السلام در نجف - شروع حرکت کاروان پياده به سوي کربلا - جمعه 1389/11/01 چهار روز مانده تا اربعين حسيني

قبرستان وادي السلام در نجف - شروع حرکت کاروان پياده به سوي کربلا - جمعه 1389/11/01 چهار روز مانده تا اربعين حسيني

قبرستان وادي السلام در نجف - شروع حرکت کاروان پياده به سوي کربلا - جمعه 1389/11/01 چهار روز مانده اربعين حسيني

قبرستان وادي السلام در نجف - شروع حرکت کاروان پياده به سوي کربلا - جمعه 1389/11/01 چهار روز مانده تا اربعين حسيني

ابتداي جاده کربلا - شروع حرکت کاروان پياده به سوي کربلا - جمعه 1389/11/01 چهار روز مانده تا اربعين حسيني

ابتداي جاده کربلا - شروع حرکت کاروان پياده به سوي کربلا - جمعه 1389/11/01 چهار روز مانده تا اربعين حسيني



برای مشاهده قسمت اول ، قسمت دوم ، قسمت سوم ، قسمت چهارم ، قسمت پنجم تصاویر پیاده‌روی مسیر نجف تا کربلا کلیک نمایید .

------------------------------------------------------------------------------------------------------

پی‌نوشت :

تصاویر اختصاصی وبلاگ
پیاده‌روی مسیر نجف تا کربلا - اربعین 1389
عکاس : موسوی

اربعین سید سالار شهیدان - پياده روي مسير نجف تا کربلا - 1389 (قسمت3 )

دلداده‌هایی از اباعبد‌الله بودند که با وجود خستگی زیاد ، خستگی تن و پاهای زادرین و می‌گرفتن و برای ادامه دادن راه بهشون کمک می‌کردند ..


بعضی‌ها تنها داراییهاشون و آورده بودند که با تمـــــــــــــــــــام دارایشون به زائرین آقا خدمت کنند .. اونایی که جز تکه نانی و جرئه آبی چیزی در خانه‌هایشان نبود ..







برای مشاهده قسمت اول ، قسمت دوم ، قسمت سوم ، قسمت چهارم ، قسمت پنجم تصاویر پیاده‌روی مسیر نجف تا کربلا کلیک نمایید .

------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی‌نوشت :

تصاویر اختصاصی وبلاگ
پیاده‌روی مسیر نجف تا کربلا - اربعین 1389
عکاس : سينا کيان

اربعین سید سالار شهیدان - پياده روي مسير نجف تا کربلا - 1389 (قسمت2 )

اونجا که هستی انگار از هستی عالم جدایی

..

یه حس غریبی داری که توصیفش خیلی سخته

باورش برای خودم هم سخت بود ، دیدن اونایی که با عصا و ویلچر و کالسکه‌ی بچه .. با دمپایی و کفشِ ِپاره .. خیلی‌ها با پای برهنه می‌رفتن که فقط به اربابشون بگن ما هم هستیم..

که اگه اون روز تو صحرای کربلا زیر آتیش داغ و سوزان آفتاب وقتی ندای " هل من ناصر .." سر دادی کسی نبود که جوابت و بده ...  بدونین ما الان هستیم که هر لحظه با تمام وجودمون داد بزنیم "امیری حسین و نعم الامیر" تا هر کی گفت کجا میری پای پیاده؟ بگیم: خدمت همون اربابی که بی کفن بود.. دست بوسی اون دستهایی که بی گناه قطع شد..


اصلا پیاده میریم که همه بپرسن چرا؟؟ و ما با افتخار سینه سپر کنیم و بگیم به نوکری ارباب ..

با اشک چشممون تعریف کنیم از عطشی که ما نکشیدیم و فقط شنیدیم و سوختیم .. میریم تا ببینیم و شاید بفهمیم ..

دیدن آدم‌هایی که نشسته بودن تا گرد و غبار و از کفش‌های زائرین آقا پاک کنند و وصله‌ای بزنن به پارگی پاپوش‌ها تا مرحمی باشه بر پارگی قلب‌هاشون که تمام مسیر و با اشک دیده طی می‌کردند، ادم و به خودش میاورد . اونجا بود که تازه می‌فهمیدیم ما خیلیییی عقبیم. ما به نداشته‌هامون مینازیم و اونها به داشته‌هاشون سر خم می‌کنن ..





هرکی هر کاری که از دستش بر میاد اونجا انجام میده تا فقط اسمی ازش تو این خیل عزا داران اباعبد‌الله باشه فقط بگن اون هم بوده

..


برای مشاهده قسمت اول ، قسمت دوم ، قسمت سوم ، قسمت چهارم ، قسمت پنجم تصاویر پیاده‌روی مسیر نجف تا کربلا کلیک نمایید .

------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی‌نوشت :

تصاویر اختصاصی وبلاگ
پیاده‌روی مسیر نجف تا کربلا - اربعین 1389
عکاس : سينا کيان

سؤال: پیاده‌روی برای زیارت امام حسین سفارش شده است؟؟


سوال: آیا در احادیث و روایات به پیاده روی برای زیارت امام حسین و حضرات ائمه طاهرین علیهم السلام سفارش شده است؟

جواب: بله،

امام صادق علیه السلام در این زمینه فرمودند: «هرکه پیاده به زیارت امام حسین برود به هر گامی خدای متعال هزار حسنه در نامه‌ی عمل او می‌نویسد، هزار سیئه محو می‌نماید و هزار درجه بالا می‌برد»

و همچنین پیاده روی برای سایر معصومین علیهم السلام به عنوان تعظیم شعائر مستحب مؤکد می‌باشد.



--------------------------------------------------------------------
پی‌نوشت1:
منبع :
مرجع تخصصي توحيد
کامل الزیارات، باب 49

------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی‌نوشت 2 :

تصاویر اختصاصی وبلاگ
پیاده‌روی مسیر نجف تا کربلا - اربعین 1389
عکاس : موسوی

ارزش پیاده رفتن به زیارت حرم حسینی

زیارت پیاده

آنچه در راه طلب خسته نگردد هرگز                             پای پر آبله و بادیه پیمای من است

غیر از عشق و محبت، که پای زائر را پیاده به مرقد حسین(علیه‎السلام) می‎کشاند و رنج سفر و خوف و خطر را به جان می‎خرد، زیارت سیدالشهدا علیه السلام با پای پیاده، ثواب بسیار دارد و مورد تاکید پیشوایان دین است.

امام صادق(علیه‎السلام) فرموده است:

«من خرج من منزله یرید زیارة قبر الحسین بن علی(علیه‎السلام) ان کان ماشیا کتبت له بکل خطوة حسنة و محا عنه سیئة...»(1)؛

هر کس به قصد زیارت امام حسین(علیه‎السلام)، پیاده از خانه‎اش خارج شود، خداوند در مقابل هر گام، برای او حسنه‎ای می‎نویسد و گناهی از او می‎زداید.


يکی از زائران همیشگی امام حسین(علیه‎السلام) که هر ماه آن حضرت را زیارت می‎کرده، بخاطر پیری و ناتوانی، یک بار نتوانست برود. نوبت بعد که پیاده پس از چند روز راهپیمایی به حرم می‎رسد و سلام می‎دهد و نماز زیارت می‎خواند، در خواب، آن حضرت را می‎بیند که به وی می‎گوید:

چرا به من جفا کردی، تو که نیکوکار بودی... .(2)

..
این شدت عنایت ائمه را به زائر پیاده می‎رساند.


معاویة بن وهب (از اصحاب امام صادق علیه‎السلام) می‎گوید:
خدمت آن حضرت رسیدم. در مصلای خود در خانه‎اش نشسته بود و پس از نماز با خداوند راز و نیاز می‎کرد. از جمله (در دعا نسبت به زائران قبر حسین علیه‎السلام) می‎گفت:

«خدایا زائران قبر حسین را بیامرز، اینان که در این راه، پول خرج می‎کنند، بدن‎های خود را در این راه در معرض قرار می‎دهند... خدایا رحمت کن بر چهره‎هایی که آفتاب، رنگ آنها را تغییر داده، صورت‎هایی که متوجه قبر ابا عبدالله است، چشم‎هایی که در محبت ما اشک می‎ریزد... خدایا این جان‎ها و بدن‎ها را به تو می‎سپارم، تا کنار حوض کوثر به هم برسیم... .»(3)

این سنت زیارت پیاده، از زمان ائمه بوده و تاکنون نیز ادامه دارد و اجر بیشماری برای آن نقل شده است.

فاضل دربندی می‎نویسد:

این پیاده بودن، یا به جهت فقیر بودن زائر است که نشان می‎دهد این زیارت، برخاسته از شوق و محبت است، یا به جهت آنست که زائر، خود را در برابر سلطان اقلیم جوانمردی و خورشید سپهر عصمت و شهادت، کوچک می‎شمارد و در راه او، رنج سفر پیاده را بر خود هموار می‎کند و هر دو ارزشمند است.(4)

در عراق، از سالها پیش چنین رسم است که هیئت‎ها، دسته‎ها و کاروان‎هایی کوچک یا بزرگ، در ایام خاصی، از بصره، بغداد و عمدتا از نجف، برای زیارت کربلا پیاده حرکت می‎کنند. به ویژه در ایام زیارتی خاص مثل نیمه شعبان، اول رجب، ایام عاشورا و اربعین بیشتر و پر شکوهتر است و اغلب، راه کنار ساحل فرات را انتخاب می‎کنند که از نجف تا کربلا 18 فرسنگ است و چند روز طول می‎کشد.

در این کاروان‎های زیارتی پیاده، علمای بزرگ هم شرکت می‎کردند، همچون میرزای نایینی، آیة الله کمپانی، سیدمحسن امین، و بسیاری از علمای معاصر. در این مسیر، دیدار با عشایر و فعالیت‎های تبلیغی هم انجام می‎گرفت و شعارهایی هم مطرح می‎شد و روضه خوانی برگزار می‎گشت.

در ایام حکومت‎ بعثی‎ها، این پیاده‎روی‎های پر شکوه، آن هم از طریق جاده غیر رسمی کنار فرات، رنگ مبارزه و مخالفت با رژیم عراق هم به خود می‎گرفت و یک بار هم در ایام اربعین حسینی در سال 1397 ق. به درگیری‎های سخت میان نیروهای بعثی با انقلابیون شیعه و کاروان‎های زیارتی در طول راه و در حرم ابا عبدالله الحسین(علیه‎السلام) انجامید و کشته‎ها و مجروحان بسیاری داد،(5) و به «اربعین خونین » معروف شد.
 
در کوی عشق، درد و بلا کم نمی‎شود                      از باغ خلد، برگ و نوا کم نمی‎شود
تیغ شهادتست دل گرم را علاج                                     این تشنگی به آب بقاء کم نمی‎شود
قاصد، تسلی دل عاشق نمی‎دهد                                 شوق حرم به قبله نما، کم نمی‎شود(6)
 

-------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت 1:

1- بحارالانوار، ج 98، ص 28/ المزار، شیخ مفید، ص30.
2- همان، ص 16.
3- همان، صص 52 و 8 .
4- اسرار الشهادة، فاضل دربندی، ص 136،(چاپ سنگی) .
5- شرح مبسوط ماجرا در کتاب «انتفاضة صفر الاسلامیه» از رعد الموسوی آمده است.
6- کلیات صائب تبریزی، غزل 1523.
منبع : گروه دین و اندیشه تبیان

------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی‌نوشت 2 :

تصاویر اختصاصی وبلاگ
دو روز اول پیاده‌روی مسیر نجف تا کربلا - اربعین 1389
عکاس : موسوی

اربعین سید سالار شهیدان - پياده روي مسير نجف تا کربلا - 1389 (قسمت 1)





برای مشاهده قسمت اول ، قسمت دوم ، قسمت سوم ، قسمت چهارم ، قسمت پنجم تصاویر پیاده‌روی مسیر نجف تا کربلا کلیک نمایید .


------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی‌نوشت 2 :

تصاویر اختصاصی وبلاگ
پیاده‌روی مسیر نجف تا کربلا - اربعین 1389
عکاس : موسوی

پياده‌روي کشيش مسيحي از نجف تا کربلا


معن بيطار کشيش سوريه‌اي تبار روز دوم بهمن ماه سال 1389 به شهر کربلا رسيد و قرار بود أيام اربعين حسيني (ع) را در اين شهر باشد.

وي که مسافت شهر نجف اشرف تا کربلاي معلي را مانند ديگر زائرين با پاي پياده پيمود، پس از رسيدن به حرم أبا عبدالله الحسين (ع) مورد استقبال حجة الشهر نجف اشرف تا کربلاي معلي را ماإسلام و المسلمين شيخ «عبدالمهدي کربلايي» توليت آستان مقدس امام حسين (ع) قرار گرفت.

«معن بيطار» که کشيش کليساي «اصلاح» در سوريه است، طي اظهاراتي در اين باره گفت: بنده براي اولين بار به شهر کربلا سفر کرده‌ام و به همراه مسلمانان با پاي پياده به کربلا آمدم. اين مکان نزد من جايگاه ويژه‌اي دارد؛ زيرا از مدت پيش دوست داشتم سرزمين نبردي که در آن اهل بيت (ع) به شهادت رسيدند را از نزديک ببينم.

وي در ادامه افزود: البته پيش از آمدن به اين شهر فکر نمي‌کردم اين قدر پيشرفته شده باشد و چنين ساختمان‌هايي در آن ساخته شده بلکه احساس مي‌کردم هنوز شهري قديمي است که مرا بيشتر در حال و هواي نبرد آن زمان خواهد برد. البته هنگامي که از خيابان‌هاي عمومي خارج شده و وارد حرم و مقام‌هاي موجود در کربلا شدم، مرا متحول کرد و در حال و هواي روز عاشورا انداخت و ياد فاجعه‌اي که بر سر شهداي کربلا آمده افتادم.

گفتني است، «معن بيطار» براي شرکت در کنفرانس تقريب اديان که چند روز قبل تر در شهر نجف اشرف برگزار شده بود، به عراق سفر کرده بود.
وي پس از اينکه کنفرانس برگزار شده را مورد تمجيد قرار داد، گفت: در کنفرانس تقريب اديان با برادراني که پيرو دين «يزيدي» هستند و در شمالي‌ترين و جنوبي‌ترين نقطه عراق زندگي مي‌کنند برخورد و با آنان صحبت کردم. آنها مي‌گفتند که تا به حال به شهر کربلا سفر نکرده‌اند. اين مسأله برايم بسيار تعجب آميز و دردناک بود. مگر مي‌شود کسي در کشور عراق زندگي کند و براي ديدن اين شهر به آن سفر نکند؟! اين نشان دهنده مظلوميت شهر کربلا است.

قابل ذکر است دين «يزيدي» که نام ديگر آن «ايزدي» است، ديني است شبيه به دين زرتشتي. پيروان اين دين براي آتش احترام خاصي قائلند.


-------------------------------------------------
پی‌نوشت1:
منبع :
مشرق نيوز  3/11/89
شيعه
--------------------------------------------------
پی‌نوشت 2 :

تصاویر اختصاصی وبلاگ
روز اول پیاده‌روی مسیر نجف تا کربلا - اربعین 1389
عکاس : موسوی

پرستار كربلا، رسول خون برادر



پيش از زينب هيچ خواهرى را نديده بودند كه رسول خون برادر باشد! زينب، كربلا را در آغوش كشيد؛ و عاشورا را بر شانه نشاند... در سلوك اسارت، همه جا را، زير پا گذاشت و به دنيا آموخت كه چگونه مى شود پاى برجا ماند و ذليل نشد!

"شهادت" در "اسارت" بود كه به راه افتاد، انتشار يافت و همه جائى شد!... اگر اسارت نبود دست شهادت به جائى نمى رسيد. اگر شانه هاى اسارت خواهر نبود، كوله بار شهادت برادر بر زمين مى ماند!

اگر "زينب" نبود ديوارهاى دنياى دين نما را، كه پس مى زد؟ كوفه را، كه بيدار مى كرد؟ شام را، كه روشن مى ساخت؟ و خواب و خيال و خميازه هاى مردم را، چه كسى مى شكست؟ اگر زينب، كربلا و عاشورا را ـ با خويش ـ به سير اسارت نمى برد، چگونه جغرافياى خاك "كربلا" مى شد و تاريخ زمين"عاشورا"؟

يك تن بايد باشد كه پيكر پرخون كربلا را اُفتان و خيزان، بر دوش كشد و با خويش به پشت جبهه آورد، و همه جاىْ را جبهه سازد! بوى كربلا و رنگ عاشورا را برافشاند و برانگيزد...
كسى بايد باشد كه نامردى "ابن زياد"، دنيازدگى "ابن سعد" و بى دينى "يزيد" را بگويد و برملا سازد...

يكى بايد باشد كه نگذارد كربلا را زنده بگور كنند

و زينب، همان يك تن است.



---------------------------------------------------------
منبع: اگر شهادت نبود، ابوالقاسم حسینجانی

ذبح عظيم



زين العابدين (ع)ـ اين زيباترين اسير نيايش ـ دوشادوش زبان شهادت ـ زينب ـ از قتل‌عام قبيله عاشورا باز مي‌آيد:

كربلا كربلا، در واژه ها، ريخته

و عاشورا عاشورا، به لهجه ي دعا، در آويخته!...

تولّد عاشورا در برابر چشمانش بود كه اتفاق اُفتاد ـ و "ذبح عظيم"، از همان نقطه اي كه او نيز ايستاده بود، جريان يافت.

دردا كه درد نيست!

و گرنه "زبور آل محمّد(ص) " اين همه، خاك نمي خورد....

اگر "فهميده" بودم صحيفه سجّاديه ـ اين زبان زين العابدين ـ را، مي توانستم فهميد! ...

همان كه در زيباترين طرز سعادت، فراگرفتن "نظم شهادت" را، دست به دعا بر مي دارد:

حَمْداً نَسْعَدُ بهِ في السّعَداءِ مِنْ اَوْليائهِ، وَ نَصيرُ بهِ في نَظم الشُهَداءِ بسُيُوفِ اَعْدائهِ! ...

و دلش را، براي خدا، چندان مي گويدكه خاك نيز بشنود.


امّا، پنهان نبايد كرد كه راز و نياز عاشورا ـ قرآن صاعد و زبور آل محمّد (ص) ـ در ميانه ي ما هنوز هم تنهاست...

--------------------------------------
صحيفه سجّاديه، دعاي يكُم
اگر شهادت نبود، ابوالقاسم حسینجانی

وقایع کربلا


1.محاصره خیمه ها در کربلا

شیخ کلینى از جناب صادق علیه السلام روایت کرده که آنجناب فرمود: تاسوعا روزى بود که جناب حسین علیه السلام و اصحابش را در کربلا محاصره کردند و سپاه شام بر قتال آنحضرت اجتماع کردند و ابن مرجانه و عمر سعد خوشحال شدند بسبب کثرت سپاه و بسیارى لشکر که براى آنها جمع شده بود و جناب حسین (ع) و اصحابش ضعیف شمردند و یقین کردند که یاورى از براى آن حضرت نخواهد آمد و اهل عراق او را مدد نخواهند نمود. پس فرمود پدرم : فداى آن ضعیف غریب .1

2. آمدن امان نامه برای فرزندان ام البنین علیها السلام
در این روز شمر ملعون برای حضرت عباس علیه السلام و برادرانش امان نامه آورد . 2آن لعین خود را نزدیک خیام با جلالت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام رسانید وبانگ برآورد:"أین بنو اختنا": "پسران خواهر ما کجایند"؟ ولی آن بزرگواران جواب ندادند.امام حسین علیه السلام فرمودند:جواب او را بدهید اگر چه فاسق است.
حضرت عباس علیه السلام در جواب فرمودند:چه می گویی؟شمر گفت:من از جانب امیر برای شما امان نامه آورده ام. شما خود را به خاطر حسین علیه السلام به کشتن ندهید. حضرت عباس علیه السلام با صدای بلند فرمود:"لعنت خدا بر تو وامیر تو (و برامان تو ) باد . ما را امان میدهید در حالیکه پسر رسول خدا را امان نباشد"؟!3

3.در خواست تأخیر جنگ از سوی امام حسین علیه السلام

در عصر تاسوعا امام علیه السلام برای به تعویق انداختن جنگ یک شب دیگر مهلت گرفتتند.4چون عمر سعد لشکر را آمادۀ جنگ با امام علیه السلام نمود ومعلوم شد که قصد جنگ دارد،حضرت به برادرش عباس علیه السلام فرمود تا یک شب دیگر مهلت بگیرد.آنها ابتدا قبول نکردند،ولی بعد قبول نمودند که شبی را صبر کنند.5

4.آمدن لشکر تازه نفس به کربلا
در این روز لشکر مجهزی به دستور ابن زیاد از کوفه وارد کربلا شد،وشمر نامه ابن زیاد را آورد.6

5.خطابه امام حسین علیه السلام برای اصحابش
در عصر این روز امام حسین علیه السلام در جمع یاران خطبه ای قرائت فرمودند، و اصحاب اعلام وفاداری نمودند.

6. یک شب مهلت برای راز و نیاز
پس حضرت عباس ( علیه السلام ) نزد سپاهیان دشمن بازگشت و ازآنها شب عاشورا را برای نماز وعبادت مهلت خواست عمربن سعد درموافقت با این درخواست مردد بود وسرانجام ازلشکریان خود پرسید که : چه باید کرد ؟
عمروبن حجاج گفت : سبحان الله اگراهل دیلم ( کنایه ازمردم بیگانه ) و کفارازتو چنین تقاضائی می کردند سزاوار بود که با آنها موافقت کنی .
قیس بن اشعث گفت : درخواست آنها را اجابت کن بجان خودم سوگند که آنها صبح فردا با تو خواهند جنگید .
ابن سعد گفت : بخدا سوگند که اگربدانم چنین کنند هرگز با درخواست آنها موافقت نکنم .
و عاقبت فرستاده ابن سعد به نزد حضرت عباس بن علی ( علیه السلام ) آمد و گفت : ما به شما تا فردا مهلت می دهیم اگرتسلیم شدید شما را به نزد عبیدالله بن زیاد خواهیم فرستاد واگر سرباززدید ، دست ازشما برنخواهیم داشت .

--------------------------------------------------------------------------------------------------------
منبع:
1 .کافی:ج4 ص 174.
2.اعلام الوری :ج1 ص455. فیض العلام:ص143.بحار الانوار :ج44ص361.
3.از مدینه تا مدینه :ص381_382
4.اعلام الوری:ج1 ص455.فیض العلام:ص146.بحارالانوار :ج44ص392.
5.مناقب ابن شهر آشوب:ج4 ص107.
6.اعلام الوری :ج1 ص455.فیض العلام:ص146.
7. مناقب ابن شهر آشوب:ج4 ص107. فیض الاعلام و وقایع الایام شیخ عباس قمی

ما بی تو چشم بسته و ماتیم و در ممات ..



ای زلف خون فشان توام لیلة البرات
وقت نماز شب شده، حی علی الصلات

از منظر بلند،ببین صف کشیده اند
پشت سرت تمامی ذرات کائنات

خود، جاری وضوست، ولی در نماز عشق
از مشک های تشنه وضو می کند، فرات

طوفان خون وزیده، سر کیست در تنور؟
خاک تو نوح حادثه را می دهد نجات!

بین دو نهر، خضر شهادت به جستجو ست
تا آب نوشد از لبت، ای چشمه ی حیات

ما را حیات لم یزلی، جز رخ تو نیست
ما بی تو چشم بسته و ماتیم و در ممات


عشقت نشاند، باز به دریای خون، مرا
وقت است تیغت آورد از خود، برون، مرا


------------------------------------------------------
"علیرضا قزوه"

اعمال ماه محرم

بدانكه اين ماه ، ماه حُزن اهل بيت عليهم السلام و شيعيان ايشان است و از حضرت امام رضاعليه السلام روايت است كه چون ماه محرّم داخل مى شد پدرم را كسى خندان نمى ديد و اندوه و حُزن پيوسته بر او غالب مى شد تا روز دهم چون روز عاشورا مى شد آن روز، روز مصيبت و حزن و گريه او بود و مى فرمود امروز روزى است كه حسين عليه السلام شهيد شده است .

شيخ طوسى فرموده كه مستحب است روزه دهه اوّل محرم ولكن روز عاشورا امساك نمايد از طعام و شَراب تا بعد از عصر آن وقت بقدر كمى تربت تناول نمايد و سيّد روايت كرده فضيلت روزه تمام ماه را و آنكه روزه او نگه ميدارد صائم آن را از هر گناهى .

برای نمایش متن کامل اعمال ماه محرم بر روی لینک ادامه مطلب کلیک نمایید ..

ادامه نوشته